نوبتی هم که باشه نوبته معرفی کردنه... اول ازهمه خودم:NaRgEs/frozengirlدختری خوب.مهربون.باحال.(البته صاحب دارم ها) نفره دوم:SaFa/lonely girlدختری بسیارباکلاس وخوب وجیگر.. نفره سوم:HoOrA/shiny girlدخی زرنگ وبسیارکوشا.. نفره چهارم:NaVa/emo girlراستش من ازاول دبستان تاالان که اول دبیرستان تموم شدباهاش همکلاس بودم اما هنوزم نواتوذهنم یه علامت سواله حالاشایدبه وسیله شخص خاصی(خودش میدونه باکی هستم)کشف بشه نفره چهارم:FaEzEh/golden girlبه نظره من خداییش دخترخوبیه من خیلی دوسش دارم نفره پنجم:MaRyAm/goood girlخیلی گله هرچی بگم کم گفتم نفره ششم:NzAnIn/sunny girlمن از مهدکودک تاپارسال باهاش همکلاس بودم میتونم قسم بخورم که بهترین دوستم بوده اااااااااااااااااااااا بالاخره اومدی؟؟؟؟؟ کجایی؟ کم پیدا؟؟ دوستای جدید؟؟ مدرسه جدید؟؟ الافی خوش میگذره؟؟ خوب از خودت بگو... منم یه امروز بیکار بودم اومدم اونم شانسی.. میره تا عید...یا شایم تابستون.. ولی به وبلاگ سر میزنم.. از خودت هم بنویس... خاطره ماطره ای چیزی.. گرچه هیچ خاطره ای مثه خاطره های سال پیش نمیشه... یخمک خوردنامووون... اردومون... خانم حسینیییییییییییییییییی یادته؟؟؟!!! هیییییییی... سلااااااااااااااااااااااااااااممممممم بابا کجایین شماها؟ وای انقددلم براتون تنگیده صفا مریم حورا فائزه نواکه اونشب باهاش چتیدم به خودش گفتم دیگه چه خبرانامردا نگین یه نرگسی هم هست همینجوری شعارمون بودfreinds 4 ever منکه بدجورمشتاق دیدارتونم دوستون دارم راستی یک خبرخوش داداشم دفعه پیش رفت تهران مسابقه داد(تیراندازی.رشته تراپ)جز15تیراندازاول ایران شد این دفعه رفت فینال نفر5شد انشاالله واسه تیم ملی انتخاب بشه فعلاکه رکوردخراسان رضوی رودرکشورشکسته خب دیگه حرفی نمونده بیاین بنویسین دوستون دارم freinds 4 ever سلام بروبچس دلم واستون یه ذره شده...دوس دارم 2باره مدر3 ها شروع شه...فک کنم تو تابستون اولین مطلبیه که تو گلکسی مینویسم...تازه اینم با مال حورا اومدم..مال خودم خرابه به لطف نرگس جون... هیچ کدومتونم که یاهو نمیان البته به جز حورا و نازنین... این مریم خانوم که انگار کلامارو فراموش کرده.. خب شاید گهگاهی با اسم حورا اومدم...راستی ای دی جدیدمو میذارم تو قسمت نظرات خصوصی هرکی نداره ادم کنه راستی مریم تولدتم مبارک خب پس فلا دوسجونا مریم جون تولدت مبارک ببخشین خبرنداشتم freinds 4 ever سلام دوستای خوبم اقاجاتون خالی دیروز نازی وصفاخونمون بودن کلی خوش گذشت جای شماهم خالی راستی بروبچ من خط ثابتموگذاشتم کارم داشتین به اون اس بدین freinds 4 ever سلام چقدر نامردین شماها به غیر از نوا جووووووووووووووووووووووووووووووون چرا برام تولد نگرفتین یا میگیرین یا حسابتونو میرسم Happy birthday
مبارکه مریم جون خب منم که 8ماه پیش خاله شدم اسمه پسرخواهرم پرهام تازه من4پیش عمه هم شدم پس ازهمه جلوترم اسمه دخترداداشم یکتا دیروز جاتون خالی استخربودیم تازه سه روزپیش موج های ابی بودیم بروبچ هرکی پایه ست بگه بریم استخرباهم دوستون دارم فعلادوروزه شدیدناراحتم خودتون خبرداریدمعمولاچراناراحتم مریم جون کلاس زبان هم خوبه فقط جای توخالیه اقای یاقوتی ادمه باحالیه خودتم میدونی فقط یه دونه پسرتوکلاسمون هست خودت دیدی بیچاره دیدانقدماحرف میزنیم بیزارشد جلسه پیش داشتیم منوصدف وخانوم فیضی واقای یاقوتی بحث میکردیم بهشون میگم خداییش دخترازمن ساکت تردیدید؟ خانوم فیضی میگه اره ماشالله ترم پیش فقط صدای جیغ نرگس میومد اقای یاقوتی میگه اره بابانمیبینی اقای سعیدی بعده یه ترم بیزار شداز اینا دوباره انداختشون گردنه من منم گفتم اقای یاقوتی ازقدیم گفتن ماله بدبیخه ریشه صاحبش خلاصه دیگه کلی خوش گذشت freinds 4 ever سلام بروبکس گل گلکسی چطورین خوبین؟نامردا چرا هیچکدومتون نیستین؟
Friends 4 ever ای بابا چراکسی اینجاچیزی نمینویسه؟ مادیشب ازمشهدبرگشتیم من کلی برنامه داشتم بریم پارک ملت اما کنسل شد اخه پارکینگاش ظرفیتش تکمیل بود اخه این همه ماشین ازکجابودن خدامیدونه خلاصه ماهم رفتیم کوهستان پارک اونجاهم خوب بودچندتاوسیله سوارشدم ترسناک خوبه باززنداییم پایه است هروسیله ای گفت باهاش سوارشد انقدحال داد خلاصه بعده ضدحالی که خوردم بعدش خوب بود فرداشم رفتیم شاندیزکلی حال داد جلسه اول کلاس زبان ازهمه باحالتربود جاتون خالی بااقای یاقوتی کلی خندیدیم حوصله ندارم تعریف کنم چون سرماخوردم بای freinds 4 ever سلام بچه هاخوبین؟ یادتونه همیشه میگفتیم کاش زودترسه ماه تعطیلی بشه اماالان ارزومیکنم زودترمدرسه هاشروع بشه اح حوصلم واقعاسررفته پنجشنبه میرم مشهد تنهاامیدم روزه پنج شنبه است یه اتفاقی هست که اگه بیفته دیگه خیالم راحته خلاصه بگم یعنی مربوط به ایندمه وسرنوشتم مشخص میشه اگه تونستم وبه نت دسترسی داشتم برگشتم واستون مینویسم چی شد قربون همتون بای..... freinds 4 ever سلام سلام سلام کجایین پ؟؟؟ میدونم خیلی وقته درگیر وب خودم بودم آخه خیلی ها به من لطف کردن و نظر گذاشته بودن و خودتون میدونید جواب سلام واجبه... خبر مبری نیست دوست جونام اینو بگم که صفا از مسافرت برگشته و قراره البته فقط یک قراره شاید نتش وصل شه... هفته پیش هم باز با مریم اینا و خاله هاش رفتیم پارک جاتون خالی خیلی خوش گذشت و طبق معمول دوچرخه سواری کردیم و با باباش یه کم پیاده روی کردیم خارج از پارک (گروه ما شامل منو مریم بلا و دوتا خواهرش و فروغ دخترخالش ) بعد یه عصرونه ای خوردیم و حرف زدیم کیف کردیم خلاصه اون شب تا ساعت دوازده پارک بودیم... امروز هم میریم مشهد و تا دوشنبه نیسم امیدوارم وقتی میام یه عالمه مطلب واسه خوندن باشه که البته بعید میدونم درهر صورت خیلی دلم واسه همتون تنگیده فِرِندز فور اِور (فارسی را پاس بداریم........!!!!) سلام ای باباچراکسی اینجانمینویسه من تنهاسرگرمیم این بودبیام اینجامطالبش روبخونم ازحال دوستام باخبرشم من این روزا تنهام راستش مسافرتمون کنسل شد اخه پسرهمسایمون فوت کرد اون فقط 29 سالش بود از روی پشت بام پرت شدپایین این روزا حاله عشقم خوب نیس اون بیمارستانه خیلی دلم واسش تنگ شده اگرچه حداقل هردوروز یکبارباهم میحرفیم گاهی اوقات هم روزی دوبارمیحرفیم منکه هیچوقت ازحرفیدن باهاش خسته نمیشم ما بعدماه رمضون میریم مسافرت اخه همه ی عمه ها وعموهام دخترعمه هاوپسرعموهام اون موقع میرن احتمالا اونجوری بیشترخوش بگذره.... دوستون دارم دوستای خوبم freinds 4 ever اینجا هرکی وب خودش رو می تبلیغه چرا من نکنم؟ البته تبلیغ نکنم! (خیلی منحرفی!!!) یه عالمه مطلب باحال و جدید گذاشتم به قول یکی از دوستان یخچالتون بسوزه اگه نظر ندید http://zarif.loxblog.com/ مریم دووسته خوبم حالا که رفتی نامرد ولی نمیدونی که دیگه اقای سعیدی معلممون نیس معلممون اقای یاقوتی شده خودش به اقای سعیدی گفته بایدکلاس i2روبدین به من منم خیلی دلم برات تنگ میشه دوسته گلم من همينجام ولي هيچي ندارم بنويسم دلم گرفته دلم براي hi everybody اقاي سعيدي تنگ شده چرا اون امتحان listening رو نميگيره دلم برات تنگ ميشه ميري يه مدرسه ديگه ديگه تو كلاس زبانم هم ديگه رو نمي بينيم ديگه حتي حال وبگردي و وبلاگ نويسي هم ندارم راستي نيلوفر كجاس؟چرا on نميشه ؟ تو هم كه invisible ي و ... حورا؛ چرا از اون مطلباي خنده دارت نمينويسي نوا كه همش دپرسه الان که داشتم نوشته م رو میخوندم فهمیدم که حق داری گیج بشی نرگس جون... والا نمیدونم چی شد که که نوشتم خوش به حالت... شایدم به خاطر اینکه نوشته بودی امروز رفتم خونه مریم اینا و خیلی بهت خوش گذشته... چون من یه چن روزی هس که اصلا بهم خوش نمیگذره... واقعا نمیدونم چیکار کنم حوصلم سر رفته فجیع (یادش بخیر تکه کلامت بود) اگه راه حل داری حتما بهم بگو... کاری نیست... بای الان حوراجون من گیج شدم خوش به حالی من چه ربطی به کنکور داره؟ خب منم که کنکورمیدم دیگه الان دارم به هرچیزی که فکرشوبکنی فکرمیکنم ولی به هیچ نتیجه ای نمیرسم میشه واسم توضیح بدی.... الان راجبه یه چیزه دیگم گیج شدم هرچی دقت میکنم مریم وفائزه اینجا نیستن که پس کجان این نامردا؟ صفاگغتی خاموشه؟ حتما الان صفا داره یاده پارسالش میکنه یادتونه همین موقع ها بودپارسال که صفارفت مکه.... خداقسمت کنه انشالله ماهم بریم خلاصه دیگه کاری ندارم freinds 4 ever واااااااااااااای خدا 2روز دیگه کنکوره.. آخیش راحت میشیم.... میگم ها خوش به حال این کنکوری ها راحت شدن ولی ما چی؟؟؟ وختی فک میکنم سرم سوت میکشه... خوش به حالت نرگس صفا هم فک کنم رفته مسافرت گوشی شم خاموشیده نیدونم به کی اس بدم امروز هم کلاس زبان دارم... اتفاق خاصی معمولا نمی افته... فلا بای اول اینکه فائزه جون من هیچ وقت ازپیش شمانمیرم..... بعدشم فهمیدم اونیکه حالشوگرفتی کی بوده همون قضیه ای که واسم تعریف کردی دیگه؟ دمت گرم عزیزم حقشه ولی کلی امروز به من خوش گذشت جاتون خالی مریم دخترهمسایمون منودعوت کردخونشون رفتم اونجادوتاازدوستای دیگم گلی وملیکاهم بودن اخ انقدحال داد خلاصه دیگه اولش کلی باهم دیگه حرفیدیم بعدرقصیدیم بعدشم دعواکردیم(به شوخی ها) ملیکانامردیکی محکم زدروی دستم هنوزقرمزه اقاهیچی دیگه یه همه لگدنثارهم کردیم خیلی خوش گذشت من ازپارسال که صفاونواوشری ونازی اومدن خونمون دیگه بادوستم توخونه تنها نبودم جای شماهم خالی بود دیگه انقدامروزتحرک کردم کمرم دردمیکنه شدیدالان بایدیکم استراحت کنم حالااگه چیزی جامونده بودمیام بهتون شب میگم راستی وبه frozengirlبه وسیله سعیدجونم حذف شد منم روحرفش حرف نمیزنم صلاحم رومیخوادواختیارداره خیلی هم دوسش دارم وبه نظرش احترام میزارم freinds 4 ever سلام به همه بروبچ عزیز دلم برا همتون خدایی خیلی تنگیده نرگس من تازه وب رو خوندم و فهمیدم تو داری از پیش ما میری خیلی ناراحت شدم راستی چرا تکه کلام منو ننوشتی حتما نداشتم!؟ جاتون خالی بروبچ امشب رفتیم پارک از صدقه سری من یکی از خجالت اب شد خب از اینجا شروع کنم که بعدازظهر ساعت 7بود مامانم با بابام که بیرون بودن اومدن دنبالم که بریم خونه مادرجونم رفتیم اونجا داییم و زنداییمم اونجا بودن بعد قرار شد همه با هم بریم خونه خالم خلاصه تصمیم قطعی شد منو فرستادن که زنگ بزنم اقا رفتم تو اتاق دیدم زنگ در خورد وخالم و دخترخالم که قرار بود بریم خونشون وارد شدن منو میگی انقد ضایع شدم بی سابقه هه هه هه ....... بعد باز با هم قرار گذاشتیم بریم پارک رفتیم پارک منم داشتم توی پارک دختر خاله 2سالمو راه راه میبردم بگین کیو دیدم یه نفری که دو بار توی راه کلاس زبان جلوی راهم وایستاده بود البته یکی از اقوام دورمونه من میشناختمش ولی اون منو نمیشناخت داشتیم با مامان و بابام قدم میزدیم من پشت مامانم بودم روی نیمکت نشسته بود بعد از روی اشنایی با بابام بلند شد اومد جلو برا احوال پرسی منو میگی تخس بازیم گل کرد گفتم بذار اذیتش کنم منو که دید مثه رنگین کمون رنگش عوض شد همه رنگ شد از خجالت! بیشتر از همه ترسیده بود که من به مامان بابام چیزی گفته باشم خلاصه خیلی سریع حرفشم تموم کرد و بدو بدو از پارک رفت بیرون بعد مامانم گفت واه این چرا یه دفعه اینجوری کرد منو میگی نمیتونستم جلوی خندمو بگیرم و خلاصه امشب خیلی حال کردم اخه تونستم حال یه نفرو بگیرم و روشو کم کنم نمیدونین چقدر فاز میده! برای یه بارم شده تجربش کنین! اي نامردا ! راستی صدف کدوم رشته میره آخر؟؟؟ معدلش چن شد؟؟؟ امروز دیگه کدوم معلما بودن؟؟ ولی حوراجون من اعتراض داشتم... باورت میشه معلم فیزیک اون سه نمره جشنواره که قولش روداده بودبه هیچکدوممون ندادنامرد ولی میگه به مستمرهاتون اضافه کردم اما منکه ندیدم خلاصه صدف هم خوب بودهمه خوب بودن حالانمیدونم نوابامن قهره یانهکلاحواسش پرت بود اخه من با مامان باباش احوال پرسی کردم اما اون حتی به مامانم سلام نکرد خصوصااینکه مامانم شدیدرواین قضیه حساسه کلاسلام نکردن روبی ادبی میدونه خلاصه رسالت که رفتیم مامانم به شری میگه دوباره توونرگس به هم رسیدین دیگه شری میگه بله خاله جون(خیلی صمیمی شده بچه) خلاصه مامانه گلی دوستم(دخترخاله مامانمه مامانه گلی)هم اونجابود من اصلاحواسم نبوددیدم زدروشونم گفت نرگس خانوم رشته چی میری؟ گفتم ا ببخشیدشرمنده خاله حواسم نبود سلام خوبین؟ گفت مرسی گفتم میرم علوم تجربی گفت گلی هم میره اونجا خلاصه امسال بترکونیم دیگه ولی من میرم اونجا یا من مثه دخترای رسالت میشم یا اوناروادم میکنم دیگه خلاصه یه کارایی باشری دارم بایددرزمینه بدبخت کردن یه نفرکمکم کنه باورکنین من کینه ای نیستم ولی اون شخص چندوقت پیش یه فحشی به من دادکه تابه حال نشنیده بودم خیلی عصبانی شدم خلاصه بهش نشون میدم نرگس کیه؟وچه جورادمیه وقتی ازیکی بدم بیاددیگه وای به حالشه خلاصه دیگه فرداقراره بروبکس رسالتی بیان خونه مریم اینا(دخی همسایمون) میرم اونجااخه منم دعوتم البته منومریم این حرفارونداریم باهم مثه خواهرمه البته مثه اجی کخ نمیریزه خلاصه الان مامان وبابام میخوان برن جایی مجبورم کردن برم خونه مریم ولی من منسرفشون کردم اجی نیلوهرروز همینجاست ولی امروز باشوهرش وزنداداشم رفتن مشهد من تنهام دیگه ای بابااین کلاس زبانم شروع نشد حداقل میرفتیم یه بادی به کلمون میخوردکه بعضی شبامیرفتیم پیاده روی که دیگه کنسل شد اخه میدونین که بعضیابی جنبه ان وااااای الان دلم گرفته ازاون موقع بعده سه ماه دوری ازتلویزیون نشستم پاش جاتون خالی یه همه تخمه ومغزبادوم شورکرده هم خوردم ازفردا یه همه جوش درمیادتوصورتم تازه الانم گلوم دردگرفته من دلم میخواست یعنی همه دلشون میخواست که ماترمه دیگه بااقای یاقوتی کلاس داشته باشیم اما میگن چون ترممون بالاست نمیشه اون بیاد والااقای یاقوتی خیلی بهتراززینتی هست ولی بازم این ترم دوباره باخوده اقای سعیدی داریم دیگه تازه قراره یه چندنفردیگه بهمون اضافه شن اح ایشششششششششششششش خودمون کم تشریف داریم بازاونا هم بیان البته خدایی کم شدیم من موندم این نیلوفربامن چیکارداره یه باردیشب زنگیده یه بارامروز من توحال بودم گوشیم سایلنته هرچی به گوشیش میزنگم میگه دردسترس نیس خداکنه حالش خوب باشه بامامانش دعواش شده اونا هم نتش روقطع کردن ولی اصولادله ادم براش میتنگه خلاصه دیگه freinds 4 ever آره دیگه نیومدم چون اعتراضی به نمره هام نداشتم... نمره ای که حقم بود رو گرفتم (گرچه مثل اینکه خانم فیزیک گفته بود به مامانم خیلی بی دقتی کرده...) حوصله اینکه بشینم به برگه امتحانیم نگاه کنم و افسوس بخورم رو نداشتم.. نشستم خونه پای نت.. اینطوری راحت ترم... صدف چطور بود؟؟؟ راستی نرگس! چرا از خنده های مزخرفت هیچی نمیگی؟؟!!! فقط منو خراب میکنی؟؟!!! نارحت شدی؟؟؟؟ خب به درک ولی بی شوخی من همینطوری ام؟؟!!! الان میخوام فکرکنم هرتیکه کلامی یادم میادبزارم..... اول ازهمه تیکه کلام های خودم..... اوه چه باکلاس یا اینکه وقتی لجم میگیره میگم اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟(حالت سوالی داره ها) درحالت کلی وقتی یه خبربهم میرسه یا میگم جدا؟یامیگم واقعا؟ وقتی کسی بهم حرفه زوربگه بهش میگم توغلط کردی البته اگه اون شخص خیلی عزیز باشه نمیگم مگه اینکه ازدهنم بپره خلاصه دیگه حالادیگه کی؟ بزارببینم توبروبکس اهاحوراوقتی معلم درس میده بعده دوساعت میگه ها؟ من نفهمیدم اصلا من کجام؟اینجاکجاست؟ خلاصهههههه مثلااقای سعیدی(مستروالامقام) هروقت بیاد توکلاس میگهhi every body اینم واسه خودش ماجرایی شده مثلا من وقتی درجمع دوستان قرار میگیرم میگمhi every body ازتون میخوام که بیاین بقیه سوتی هاوتیکه کلام هاروبنویسین بروبکس سعیدجونم هم کلاتیکه کلامش ثابت نیس فقط گاهی اوقات میگه اجب نواهم تیکه کلامش حرکته همیشه یه گوشه کلاس وایمیسته دستشومظلومانه تکون میده صفا هم یه زمانی یادگرفته بودمیگفت:خواش میکنم(منظورخواهش میکنم بود) مریم جون اصولا تیکه کلامی نداره گاهی اوقات تیکه انگلیش میپرونه مثلا میگه u too نیلوفر دوستم هم همش میگه ببندین بچه ها من اینویادگرفتم میگم ببندین صدف لجش میگیره یکی هم وقتی این شعررومیخونم: اگه بگی به جوجه /که جوجه قهرمانه..... اقااین صدف میترکه ازعصبانیت تازه یه راه بهترواسه اینکه اعصابشوخوردکنم هم دارم ادامس تودهنم میکنم میترکونم یعنی عصبی میشه درحده انفجار ولی من خب دیگه نمیتونم والا بایدعصبانیش کنم کیف میده اخه امروز تومدرسه میگه:اگه این ترم اقای زینتی بیاد من نمیام گفتم من ازش میترسم ولی خب درراهه دانش بایدسختی کشیدخواهره من خلاصه دیگه فک زدم sorry friends 4 ever بروبکس گلکسی چطورین؟مثه پلوتودورین حورا چرابامامانت نیومده بودی؟ من بودم نوابودصدف هم بودهمه اومده بودن مدرسه خانوم اکرمی میگه توکه نمیای تیزهوشان بیا برونمونه میخواستم بگم مرسی ازشما به مازیاد رسیده که دیدم مامان گفت نرگس میخوادبره پیشه دوستاش رسالت اونم گفت خوبه موفق باشه ماهم پروندمونوگرفتیم وبامامی جون رفتیم رسالت اقارسیدیم تازه داشتم بامعلماسلام احوال پرسی میکردم که یه دفعه یکی به چشمم اشنا اومد تاصداموشنیدسرشوبرگردوونند اااااااااااااااااااااااااااااااااااا شری کجا بودی بی وفا اونم گفت نری جوووون دلم واست تنگیده... دقیقایه ربع منوتوبغلش نگه داشته بودتاخانوم مصدق صدام کرد گفت بیا اینجانرگس جان فرم روامضاکن ماهم یه امضاخوشمل پاش زدیم ازاینورفرزانه اومد گفت نرگس تواومدی مدرسه ما؟ گفتم اره گفت خوش اومدی به جمع رسالتی ها یه نگاه سرتاپاش انداختم...... شلوارلی صورتی پوشیده بود ازاون قدش خجالت نمیکشه حالا خوبه مامانش اونجاناظمه هه خلاصه شری میگه نری هنوزvivazداری ؟میگم اره توچی؟ میگه اره دیگه منوتوادم که نیستیم یه گوشی خوب بگیریم اخه میدونین منوشری گوشیامونوباهم ست کردیم خلاصه که گفتن فرممون سرمه ای بروبکس شنیدم فرمه تیزهوشان ابی نفتی شده واااااااای چه خوشتیپ بشین هه هه خلاصه دیگه فعلابای friends 4 ever من بااین نوشته توتحته تاثیرقرارگرفتم... راستش ازخداخجالت میکشم خیلی وقته ازش غافلم منوساجده(میشناسیش دیگه)تصمیم گرفتیم ازاین به بعدنمازبخونیم انشالله که خداکمک کنه به خواستم برسم راستی شاید من امشب وبهfrozengirlروحذف کردم اگه بامن کاری داشتین همینجابهم بگین مرسی وعلتش روهم نپرسین که چراقراره حذفش کنم... friends 4 ever
ولش کن یه خبر خووووووووب
اگه گفتین ...... خوب باشه میگم................. من خاله شدم
دیروز رفتیم مشهد بیمارستان خیلی خنده دار بود اصلا ما رو راه نمیدادن ولی بزور رفتیم از بس زایه بازی کردیم بیچاره نگهبانه بیزار شده بود
ولی بچه خواهرم خیلی ناز بود
یه مشکل هست هنوز اسمشو نمیدونن چی بذارن یه اسم هست "رهام "خوشگله؟اگه اسمی به نظرتون میرسه بگین خواااااااش میکنم(به قول صفا) راستی نرگس از کلاس زبان چه خبر؟خوش میگذرره؟
فعلا بای
یه دفعه با یه چهره عصبانی از پشت مامانم اومدم اینور
اخه نمیدونست من از اقوامشم
چرا به من نگفتين كه بايد بريم مدرسه براي اعتراض ؟ چرا هيچكي به من نگفت؟
اصلا انگار نه انگار ما هستيم.
حال منم رو كه اصلا نپرسين .من هنوز خوب نشدم
.راستي نرگس من رفتم كلاس آقاي رحمانزايي . حالا تويي و صدف و اون يكي ديگه و اون افراد خيالي كه آقاي سعيدي مي گفت
. واقعا اونجا بهتره . شما دارين خودتونو گول مي زنين؛ بهتون وقت ميدم ميتونين بياين ها ...
امین